معنی مبالغه

مبالغه
معادل ابجد

مبالغه در معادل ابجد

مبالغه
  • 1078
حل جدول

مبالغه در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

مبالغه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • اغراق، افراط، زیاده‌روی، غلو، گزافه، جهد بسیار، کوشش‌زیاد
فرهنگ معین

مبالغه در فرهنگ معین

  • بسیار کوشیدن، زیاده روی کردن. [خوانش: (مُ لِ غَ یا غ) (مص ل. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

مبالغه در لغت نامه دهخدا

  • مبالغه. [م ُ ل َ غ َ] (ع اِمص) (از «مبالغه» عربی) سخت کوشیدن در کاری. (غیاث). مأخوذ ازتازی، کوشش و سعی و جهد و سعی بلیغ. (ناظم الاطباء). به پایان رسیدن جهد در کاری. اجتهاد در امری. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || غلو. گزافه. گزافه کاری. گزافکاری. گزاف گوئی. غلو کردن در چیزی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). افراط و افزونی و بسیاری و زیادتی. (ناظم الاطباء):
    هان تا سپر نیفکنی از حمله ٔ فصیح
    کورا جز این مبالغه ٔ مستعار نیست. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

مبالغه در فرهنگ عمید

  • اغراق،
    (ادبی) در بدیع، افراط و زیاده‌روی در مدح کسی یا چیزی تا جایی که محال به ‌نظر نیاید، و اگر محال به‌ نظر آید آن را غلو گویند،
    [قدیمی] در امری کوشش کردن، در کاری کوشیدن،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

مبالغه در فارسی به انگلیسی

  • Exaggeration, Overestimation, Overstatement, Wind
فارسی به عربی

مبالغه در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

مبالغه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • در فارسی: مبالغه و مبالغت: کوش، گزافکاری گزافگویی مکیس مکاس (مصدر) بسیار کوشیدن، زیاده روی کردن، (اسم) کوشش بسیار، زیاده روی:. اگر وصف آن چنانچه راویان از دیده باز میگویند نوشته شود البته بر مبالغه و اغراق محمول افتد، صفات نیک و بد شخص یا شی ء را بطریقی بیان کردن که مستبعد یا محال نماید توضیح مبالغه (بمعنی اعم) بر سه نوع است: الف - تبلیغ یا مبالغه بمعنی اخص. ب - اغراق. ج - غلو. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

مبالغه در فارسی به ایتالیایی

واژه پیشنهادی

مبالغه در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید