معنی لوطی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
جوانمرد، بخشنده، غلامباره. [خوانش: (ص.)]
فرهنگ عمید
لودی
حل جدول
باباشمل
مترادف و متضاد زبان فارسی
فاسد، هرزه، بچهباز، دستودلباز، سخی
فارسی به انگلیسی
Generous, Gentleman, Tolerant
عربی به فارسی
خوش , خوشحال , شوخ , سردماغ , سر کیف , عجیب و غریب , غیر عادی , خل , خنده دار , مختل کردن , گرفتار شدن
فرهنگ فارسی هوشیار
هرزه کار و قمار باز و شرابخواره، بی باک و نامقید
معادل ابجد
55