معنی لنا
لغت نامه دهخدا
لنا. [ل َ] (ع حرف جر + ضمیر) (از: لََ + نا) ما را. برای ما. از برای ما.
لنا. [ل ِ] (اِخ) نام شطی به سیبری که از یا کوتسک گذرد و به اقیانوس منجمد شمالی ریزد و 4599 هزار گز درازا دارد.
حل جدول
از رودهای روسیه
رودی در روسیه
ولگا، لنا
رودی در روسیه
آمور، ولگا، لنا
از رودهای روسیه
آمور ، ولگا ، لنا
از رودهای روسیه
دن ، لنا ، ولگا ، آکا
رودی در روسیه
عربی به فارسی
مال ما , مال خودمان
بیوگرافی
بازیگر (1955- سوئد) پدر و مادرش بازیگر بودند اما خودش علاقهای به بازیگری نداشت. مدتی در یک بیمارستان کار میکرد و آموزگار بود. به تشویق اینگمار برگمان وارد مدرسه تأتر شد. خیلی زود به تأتر سلطنتی در استکهلم راه پیدا کرد و مورد توجه قرار گرفت. به دنبال ایفای نقش در فیلم «سبکی غیرقابل تحمل هستی» در سطح بینالمللی به شهرت رسید و به آمریکا رفت. در فیلم «دشمنان» که داستانی عاشقانه بود در سال 1989 به اوج رسید. از فیلمهایش: چهره به چهره، ماجراهای پیکاسو، موضوع زندگی و مرگ، شب و لحظه، شب منهتن، مشکلات، هامیلتون، هاوانا، پس از تمرین.
آیه های قرآن
(افسوس که امروز) شفاعتکنندگانى براى ما وجود ندارد،
و انهم لنا لغائظون
و اینها ما را به خشم آوردهاند؛
و ان لنا للاخرة و الاولى
و آخرت و دنیا از آن ماست،
فلو ان لنا کرة فنکون من المؤمنین
اى کاش بار دیگر (به دنیا) بازگردیم و از مؤمنان باشیم!»
قالوا ادع لنا ربک یبین لنا ما لونها قال انه یقول انها بقرة صفراء فاقع لونها تسر الناظرین
گفتند: «از پروردگار خود بخواه که براى ما روشن سازد رنگ آن چگونه باشد؟ « گفت: خداوند مىگوید: «گاوى باشد زرد یکدست، که رنگ آن، بینندگان را شاد و مسرور سازد.»
معادل ابجد
81