معنی قانونی
فارسی به انگلیسی
Effectual, Fair, Juridical, Just, Lawful, Legal, Legislative, Legitimate, Licit, True, Onside, Regulation, Rightful, Solemn, Statutory, Valid
فارسی به ترکی
yasal, kanuni
عربی به فارسی
قانونی , مشروع , مجاز , حلا ل , داتایی , بربستی , روا , شرعی , حقوقی
إِجراءٌ قانونی
اقدام قانونی
فارسی به عربی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
[معر - فا.] (ص نسب.) منسوب به قانون، امری که طبق قانون انجام گیرد. مق غیرقانونی.
حل جدول
رسمی
فرهنگ واژههای فارسی سره
آسایی
فارسی به ایتالیایی
مترادف و متضاد زبان فارسی
رسمی، شرعی، عرفی، مشروع، قانوننواز
فرهنگ فارسی هوشیار
داتیک داتیکان آساییک کناریک چغانه زن
تعبیر خواب
۱ـ اگر خواب ببینید برای تعیین هویت کسی به پزشکی قانونی می روید، علامت آن است که خبر مرگ یکی از نزدیکان شما را متحیر خواهد ساخت.
۲ـ دیدن اجساد در پزشکی قانونی، نشانه آن است که نومیدی و اندوه گریبان شما را خواهد گرفت - آنلی بیتون
معادل ابجد
217