معنی فهماندن

فهماندن
معادل ابجد

فهماندن در معادل ابجد

فهماندن
  • 230
حل جدول

فهماندن در حل جدول

فرهنگ معین

فهماندن در فرهنگ معین

  • (فَ هْ نْ دَ) [ع - فا.] (مص م.) نک فهمانیدن.
لغت نامه دهخدا

فهماندن در لغت نامه دهخدا

  • فهماندن. [ف َ دَ] (مص جعلی) فهمانیدن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به فهمانیدن شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

فهماندن در فرهنگ عمید

  • امری یا مطلبی را با ایماواشاره یا بیان و توضیح به‌ کسی حالی کردن،. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

فهماندن در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

فهماندن در فرهنگ فارسی هوشیار

  • واباندن (مصدر) مطلبی را به دیگری حالی کردن موجب فهمیدن شخصی دیگر شدن. توضیح بیشتر ...
فارسی به آلمانی

فهماندن در فارسی به آلمانی

  • Ausstellen, Betätigen, Darstellen verkoerpern, Darstellen, Schau (f), Vertreten, Vorführen, Vorführung (f), Aufklären, Deutlich, Eindeutig, Heiter, Klar, Klären, Löschen. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید