معنی فرفری

فرهنگ معین

فرفری

(فِ فِ رْ) (ص نسب.) (عا.) موی مجعد، موی پر پیچ و تاب.

حل جدول

فارسی به انگلیسی

فرفری‌

Crinkly, Curly

فارسی به عربی

فرفری

غریب، مجعد

فرهنگ فارسی هوشیار

فرفری

(صفت) مجعد (موی)

فارسی به آلمانی

فرفری

Kraus, Lockig

گویش مازندرانی

فرفری می

موفرفری موی مجعد


می فرفری

پیچیده موی – دارای موی مجعد


فرفری هاکردن

چیزی را از خود دور کردن و پرتاب کردن

واژه پیشنهادی

انگلیسی به فارسی

frizzy

فرفری


kinky

فرفری


woolly

فرفری (wooly

آلمانی به فارسی

Kraus

مجعد, فرفری.

معادل ابجد

فرفری

570

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری