معنی فتنه

فتنه
معادل ابجد

فتنه در معادل ابجد

فتنه
  • 535
حل جدول

فتنه در حل جدول

  • آشوب،بلوا،شورش،جنگ
مترادف و متضاد زبان فارسی

فتنه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • آشوب، بلوا، جنجال، شورش، غائله، هنگامه، جنگ، ستیز، آفت، بلا، تباهی، شر، فساد، آزمودن، آزمون، امتحان، اختلاف، اختلاف‌انگیزی، گمراه‌سازی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

فتنه در فرهنگ معین

  • (مص ل. ) اختلاف رأی و نظر داشتن، گناه ورزی، (اِ. ) آشوب، عذاب، رنج، گناه، ستیزه، خلاف، شگفتی، (اِمص. ) دیوانگی. [خوانش: (فِ تْ نِ) [ع. فتنه]]. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

فتنه در فرهنگ عمید

  • فساد، تباهی،
    شورش،
    آشوب، شلوغی،
    (صفت) [قدیمی، مجاز] مفتون، عاشق: فتنه‌ام بر زلف و بالای تو ای بدر منیر / قامت است آن یا قیامت، عنبر است آن یا عبیر (سعدی۲: ۴۵۷)،
    (صفت) فتنه‌جو، آشوبگر: چشمان تو سِحر اولین‌اند / تو فتنهٴ آخرالزمانی (سعدی۲: ۵۹۲)،
    (اسم) [قدیمی] محنت، عذاب،
    (اسم) [قدیمی] آزمایش، ابتلا،
    [قدیمی] کفر، گمراهی، ضلالت،
    (مصدر متعدی) [قدیمی] گمراه کردن، وسوسه کردن،
    * فتنه انگیختن (انداختن، افکندن): (مصدر لازم) [قدیمی] برپا کردن آشوب،
    * فتنه شدن: (مصدر لازم) مفتون شدن، فریفته شدن، شیفته شدن،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فتنه در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کلمات بیگانه به فارسی

فتنه در کلمات بیگانه به فارسی

فارسی به انگلیسی

فتنه در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

فتنه در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

فتنه در فارسی به عربی

نام های ایرانی

فتنه در نام های ایرانی

  • دخترانه، شورش، طغیان، مفتون، عاشق، دلداده
تعبیر خواب

فتنه در تعبیر خواب

  • اگر کسی در خواب بیند که درجائی فتنه پدید آید، دلیل که فسق و فساد در آن ملک ظاهر شود. اگر بیند که فتنه ازمقامی زایل شد، دلیل است اهل آن دیار به خدا بازگردند - محمد بن سیرین. توضیح بیشتر ...
  • اگر درخواب از ده چیز یکی بیند، دلیل است در آن موضع فتنه پدید آید. اول: تاریکی. دوم: آتش. سوم: بادسرد. چهارم: بادگرم. پنجم: سیاهی آفتاب. ششم: غبار. هفتم: باران بی وقت. هشتم: برکندن درختها. نهم: ابری سرخ. دهم: پوشیدن جامهای زرد و سرخ - امام جعفر صادق علیه السلام. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

فتنه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • آزمودن، اختلاف کردن مردم در رای و تدبیر
فارسی به آلمانی

فتنه در فارسی به آلمانی

  • Aufruhr (m), Randalieren, Zusammenrottung (f)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه