معنی فارابی
فرهنگ فارسی آزاد
فارابی، بذیل «اَبُونَصر فارابی» مراجعه شود،
ابونصر فارابی
اَبُو نَصْرِ فارابی، مُحَمَّد بن مُحَمَّد ملقب به مُعلم ثانی (معلم اوّل لقب اَرَسْطُو میباشد) از اَعاظِم فلاسفه و ریاضیون و منجمین و اطبّا و موسیقی دانان قرن چهارم هجری است که در سال 339 هجری در دمشق فوت کرد. آثار او در حدود صد تألیف میباشد،
لغت نامه دهخدا
فارابی. (اِخ) رجوع به ابونصر فارابی شود.
فارابی. (اِخ) رجوع به محمودبن احمد فارابی شود.
فارابی. (اِخ) ابوزکریا یحیی بن احمد، لغوی. رجوع به یحیی... شود.
فارابی. (اِخ) اسماعیل بن حماد جوهری. رجوع به اسماعیل شود.
فارابی. (اِخ) ابوابراهیم اسحاق بن ابراهیم. از اکابر ادبای قرن چهارم هجری و خال اسماعیل بن حماد جوهری بوده است. رجوع به فهرست کتابخانه ٔ سپهسالار و ابراهیم و اسحاق بن ابراهیم شود.
حل جدول
معلم ثانی
ابونصر فارابی
دانشمند ایرانی ملقب به معلم ثانی
اولین فیلسوف نامی ایران بعد از اسلام
لقب فارابی
معلم ثانی
نام کوچک فارابی
ابونصر
سخن بزرگان
آن که نفس خود را بالاتر و برتر از آنچه که هست داند، هرگز به سر حد کمال نرسد.
فرهنگ فارسی هوشیار
منسوب به فاراب اهل فاراب.
واژه پیشنهادی
دمشق
معادل ابجد
294