معنی عطوفت

لغت نامه دهخدا

عطوفت

عطوفت. [ع ُ ف َ] (از ع، اِمص) عُطوف. محبت و دوستی و مهربانی و توجه. (ناظم الاطباء). شفقت. رحم. نیکخواهی. مهر. رحمت. بستگی. تعلق.
- عطوفت پدری، مهربانی پدر به فرزند. (ناظم الاطباء).


بی عطوفت

بی عطوفت. [ع ُ ف َ] (ص مرکب) (از: بی + عطوفت) بی مهر. بی محبت. بی توجه. رجوع به عطوفت شود.

فارسی به انگلیسی

عطوفت‌

Benevolence

حل جدول

عطوفت

مهربانی، محبت، دوستی


دلجویى نمودن

تسلی،عطوفت،مهربانی،نوازش


مهربانی

شفقت، محبت، دوستی، عاطفه، عطوفت

رافت، رئوف، شفقت، عطوفت، مرحمت

فرهنگ معین

عطوفت

(عُ فَ) (اِمص.) مأخوذ از عربی. مهربانی، محبت.

فرهنگ عمید

عطوفت

محبت، مهربانی، دوستی،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

عطوفت

مهربانی

مترادف و متضاد زبان فارسی

عطوفت

تلطف، دوستی، رافت، شفقت، محبت، ملاطفت، مودت، مهر، مهربانی


نرم‌دلی

ترحم، دلسوزی، عطوفت، مهربانی

فرهنگ فارسی هوشیار

عطوفت

مهربانی، مهر، رحمت، بستگی، تعلق


مرحمت

لطف، رقت، مهربانی، عطوفت

انگلیسی به فارسی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

عطوفت

565

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری