معنی عطوفت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عطوفت. [ع ُ ف َ] (از ع، اِمص) عُطوف. محبت و دوستی و مهربانی و توجه. (ناظم الاطباء). شفقت. رحم. نیکخواهی. مهر. رحمت. بستگی. تعلق.
- عطوفت پدری، مهربانی پدر به فرزند. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(عُ فَ) (اِمص.) مأخوذ از عربی. مهربانی، محبت.

فرهنگ عمید

محبت، مهربانی، دوستی،

حل جدول

مهربانی، محبت، دوستی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مهربانی

مترادف و متضاد زبان فارسی

تلطف، دوستی، رافت، شفقت، محبت، ملاطفت، مودت، مهر، مهربانی

فرهنگ فارسی هوشیار

مهربانی، مهر، رحمت، بستگی، تعلق

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر