معنی عصبانیت

لغت نامه دهخدا

عصبانیت

عصبانیت. [ع َ ص َ نی ی َ] (از ع، مص جعلی، اِمص) حالت و کیفیت عصبانی. (فرهنگ فارسی معین). خشم.

فارسی به انگلیسی

عصبانیت‌

Acrimony, Anger, Exasperation, Incensement, Ire, Irritation

فارسی به ترکی

عصبانیت‬

sinirlilik, asbilik, asbiyet

حل جدول

عصبانیت

خشم، برآشفتگی

خشم


غضب، عصبانیت

خشم


مثل عصبانیت شدید

از کوره در رفتن

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

عصبانیت

خشم، برآشفتگی

فارسی به ایتالیایی

عصبانیت

irritazione

rabbia

nervosismo

مترادف و متضاد زبان فارسی

عصبانیت

اوقات‌تلخی، بدخویی، تغیر، تندمزاجی، تندخویی، خشمگینی، خشم، غضبناکی، غضب، لج

کلمات بیگانه به فارسی

فارسی به عربی

عصبانیت

انزعاج، حراره، غضب

فرهنگ فارسی هوشیار

عصبانیت

ساخته ی فارسی گویان خشمگینی آتشینی (مصدر) حالت و کیفیت عصبانی.

فارسی به آلمانی

عصبانیت

Eifer (m), Erhitzen, Erwärmen, Glut (f), Heizen, Hitze (f), Wärme (f)

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

عصبانیت

623

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری