معادل ابجد
عرفان در معادل ابجد
عرفان
- 401
حل جدول
عرفان در حل جدول
- تصوف، الهیات
مترادف و متضاد زبان فارسی
عرفان در مترادف و متضاد زبان فارسی
- تصوف، الهیات، حکمت، شناخت، علم، معرفت
فرهنگ معین
عرفان در فرهنگ معین
- (مص م.) شناختن، (اِ مص.) خداشناسی. [خوانش: (عِ) [ع.]]
لغت نامه دهخدا
عرفان در لغت نامه دهخدا
- عرفان. [ع ِ رِف ْ فا / ع ُ رُف ْ فا] (ع اِ) جندب کلان و بزرگ مانند ملخ. و آن جز در گیاه «رمث » و «عنظوان » یافت نشود. ویا کرمکی است که در رمل و شنهای «عالج » یا «دهناء» موجود میباشد. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). توضیح بیشتر ...
-
عرفان. [ع ِ رِف ْ فا] (اِخ) نام صاحب آن راعی و چوپان که در حق صاحب خود چنین گفته است:
کفانی عرفان لکری و کفیته
کلوء النجوم و النعاس معانقه.
(از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). توضیح بیشتر ...
- عرفان. [ع ِ رِف ْ فا] (اِخ) گویند جایگاهی است به عینه. (از معجم البلدان). توضیح بیشتر ...
- عرفان. [ع ُ] (اِخ) معلی بن عرفان. تبع تابعی است. (منتهی الارب). توضیح بیشتر ...
- عرفان. [ع ُ رُف ْ فا] (اِخ) نام کوهی است. (معجم البلدان). کوهی است. (منتهی الارب). توضیح بیشتر ...
-
عرفان. [ع ِ] (ع مص) شناختن و دانستن بعد از نادانی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شناختن. (زوزنی) (آنندراج) (غیاث اللغات). شناختن. بازشناختن. معرفت. (فرهنگ فارسی معین). شناخت. شناسائی. آگاهی. درایت. اطلاع: به مدد و معاونت اوکمر بستند و یکدیگر را بر عرفان قدرخانه قدیم و کرم عمیم او تحریض کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 186).
- اهل عرفان، دانشمندان و حکما. (ناظم الاطباء):
هر مؤمن که ز اهل عرفان باشد
خورشید سپهر فضل واحسان باشد. توضیح بیشتر ...
- عرفان. [ع ِ] (اِخ) نام زنی سرودگوی که در این فن ید طولی داشت. (منتهی الارب). یکی از مغنیه ها و آوازه خوانهای عصر عباسی، و معاصر عریب المأمونیه بوده است. (از اعلام النساء از الاغانی). توضیح بیشتر ...
- عرفان. [ع ِ رِف ْ فا] (ع مص) شناختن و دانستن بعد از نادانی. (از منتهی الارب). || درک کردن به یکی از حواس خمسه. || اقرار کردن به گناه. || پاداش دادن کسی را. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عِرفان. معرفه. عرفه. رجوع به عِرفان شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
عرفان در فرهنگ عمید
-
شناختن،
(تصوف) شناختن حقتعالی از راه ریاضت و تهذیب نفس،
فارسی به انگلیسی
عرفان در فارسی به انگلیسی
- Gnosis, Mysticism, Theosophy
فارسی به عربی
عرفان در فارسی به عربی
- روحانیه
نام های ایرانی
عرفان در نام های ایرانی
- دخترانه و پسرانه، یکی از مراحل سلوک، معرفت، شناخت خداوند
فرهنگ فارسی هوشیار
عرفان در فرهنگ فارسی هوشیار
- شناختن و دانستن بعد از نادانی
فرهنگ فارسی آزاد
عرفان در فرهنگ فارسی آزاد
- عِرْفان، شناسائی حق- خداشناسی- شناسائی و بینش باطنی،
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید