معنی شیرجه

شیرجه
معادل ابجد

شیرجه در معادل ابجد

شیرجه
  • 518
حل جدول

شیرجه در حل جدول

فرهنگ معین

شیرجه در فرهنگ معین

  • (جِ) (اِمر.) پرش از جایی مرتفع در آب.
لغت نامه دهخدا

شیرجه در لغت نامه دهخدا

  • شیرجه. [ج َ / ج ِ] (اِ مرکب) (از: شیر، اسد + جه، از جهیدن) با جهشی چون جهیدن شیر. همانند جهش شیر. (یادداشت مؤلف). || یکی از حرکات شنا. پرش در آب از جای مرتفع چنانکه سر و دستها که از دو سوی سر کشیده شده است نخست در آب فروشود.
    - شیرجه رفتن، در اصطلاح زورخانه، نوعی ورزش باستانی. (یادداشت مؤلف). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

شیرجه در فرهنگ عمید

  • (ورزش) در شنا، پریدن در آب از ارتفاع بلند به‌طوری‌که هنگام فرود آمدن دست و سر به‌طرف آب باشد،
    پرش و جهش به طرف چیزی،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

شیرجه در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

شیرجه در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

شیرجه در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

شیرجه در فرهنگ فارسی هوشیار

فارسی به ایتالیایی

شیرجه در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

شیرجه در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه