معنی شهر تایلند

حل جدول

لغت نامه دهخدا

تایلند

تایلند. [ل َ] (اِخ) سیام. رجوع به سیام و هندوچین شود.


شهر

شهر. [ش َ] (اِخ) ابن حوشب. محدث است. (منتهی الارب).

فارسی به انگلیسی

تایلند

Siam, Thailand

واژه پیشنهادی

فرهنگ عمید

شهر

مکان مسکونی بزرگ شامل خیابان‌ها، بازارها، تاسیسات اداری، و امثال آن،
[مجاز] مردم شهر، اهلی شهر،

تعبیر خواب

شهر

اگر به خواب بیند که شهری شد، دلیل است دینش قوی گردد و به مراد برسد. اگر بیند که از شهر بیرون یا بیرونش کردند، تاویل به خلاف این باشد. اگر بیند که از شهر به شهری رفت، دلیل است زن را طلاق دهد و زن شوهر دیگر کند. اگر بیند که از شهر مسلمان به شهر کفر رفت، دلیل است در دین کافران رود. اگر بیند که در شهر گرمسیر برف و یخ دید، دلیل است که در آن شهر تنگی است. اگر در شهر سردسیر بیند، دلیل فراخی نعمت است. اگر بیند که از روستائی به شهر آمد، دلیل منفعت بود. اگر بیند که از شهر به روستا می رفت، دلیل است مراد نیابد. - محمد بن سیرین

معادل ابجد

شهر تایلند

1000

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری