معنی شانس

لغت نامه دهخدا

شانس

شانس. (فرانسوی، اِ) بخت و اقبال. اختر. طالع.


خوش شانس

خوش شانس. [خوَش ْ / خُش ْ] (ص مرکب) (از: خوش فارسی + شانس فرانسه) خوش بخت. خوش طالع. خوش اقبال.

فارسی به انگلیسی

شانس‌

Chance, Circumstance, Fortune, Hazard, Luck

فرهنگ عمید

شانس

بخت، اقبال، طالع،
میزان احتمال،


خوش شانس

دارای شانس موافق در جریان امور، خوش‌اقبال،

حل جدول

شانس

بخت، اقبال، طالع، فرصت، اختر


بد شانس

بداقبال، بدطالع

فرهنگ فارسی هوشیار

شانس

بخت و اقبال و اختر و طالع

فرهنگ معین

شانس

بخت، اقبال، فرصت. [خوانش: [فر.] (اِ.)]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

شانس

بخت

مترادف و متضاد زبان فارسی

شانس

اقبال، بخت، طالع

کلمات بیگانه به فارسی

شانس

بخت

فارسی به عربی

شانس

ثروه، حظ، فرصه


خوش شانس

محظوظ

فارسی به ایتالیایی

شانس

fortuna

فارسی به آلمانی

شانس

Glück (n)

معادل ابجد

شانس

411

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری