معنی شالوده

شالوده
معادل ابجد

شالوده در معادل ابجد

شالوده
  • 346
حل جدول

شالوده در حل جدول

  • اساس، بنیاد، بنیان، پایه، پی، شالده، قاعده، اصل، زمینه، مبنا، واده، رکن، بن، بیخ، اس، پی
    به بنیاد یک عمارت گفته می شود. در برخی منابع ریشه این لغت را «ترکی« دانسته اند. توضیح بیشتر ...
مترادف و متضاد زبان فارسی

شالوده در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • اساس، بنیاد، بنیان، پایه، پی، شالده، قاعده، اصل، زمینه، مبنا، واده. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

شالوده در فرهنگ معین

  • (دَ یا دِ) (اِ.) = شالده: بنیاد، اساس.
لغت نامه دهخدا

شالوده در لغت نامه دهخدا

  • شالوده. [دَ / دِ] (اِ) بنیاد عمارت. شاید این لفظ ترکی باشد. (فرهنگ نظام). شالُده. بنیاد. بنیاد نخست دیوار. أس و اساس. پایه. پی. بنلاد. بنوری. بنبری. بنبره. بنوره. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

شالوده در فرهنگ عمید

  • بنیاد، پی ‌دیوار،

    طرح و نقشه،
فارسی به انگلیسی

شالوده در فارسی به انگلیسی

  • Base, Basis, Bedding, Cornerstone, Foundation, Ground, Groundwork, Infrastructure, Nitty-Gritty, Substratum, Substructure, Underpinning. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

شالوده در فارسی به عربی

  • بناء تحتی، قوام، موسسه، نعل، هیکل عظمی، حجر الاساس
فرهنگ فارسی هوشیار

شالوده در فرهنگ فارسی هوشیار

فارسی به آلمانی

شالوده در فارسی به آلمانی

  • Alleinig, Besohlen, Einzig, Seezunge, Sohle
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید