معنی سیره

لغت نامه دهخدا

سیره

سیره. [رَ / رِ] (اِ) پرنده ای است از جنس گنجشک و مانند جل و بلبل خوش آواز. (برهان) (انجمن آرای ناصری). مرغکی است خوش رنگ و خوش آواز. (آنندراج). اطراغولیدیطس. (بحر الجواهر).

فرهنگ فارسی هوشیار

سیره

روش، طریقه


سیره النبویه

کارنامه ی پیامبر

فرهنگ معین

سیره

(رِ) (اِ.) نک سُهره.

فرهنگ عمید

سیره

سهره

حل جدول

سیره

رفتار، روش، سیرت


سیره و روش

سنت


روش و طریق

سیره


روش

سیره


روش و سنت

سیره

مترادف و متضاد زبان فارسی

سیره

رفتار، روش، سنت، سیرت، هنجار، سهره

ضرب المثل فارسی

سهره (سیره) رنگ کرده را جای بلبل میفروشه

از ضرب المثل های شیرین فارسی

فارسی به عربی

زیستنامه

سیره ذاتیه


زندگینامه

سیره ذاتیه

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

سیره

275

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری