معنی سمبل
لغت نامه دهخدا
حل جدول
عملی که بدون دقت و ظرافت انجام گرفته باشد
سمبل کردن
سر به هم آوردن کاری را گویند که درآن دقت و مواظبتی نشده باشد.
سمبل اسارت
قفس
سمبل عدالت
ترازو
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
نشانه، نمونه، نماد،
فرهنگ واژههای فارسی سره
نماد
کلمات بیگانه به فارسی
نماد
مترادف و متضاد زبان فارسی
رمز، علامت، مظهر، نشانه، نماد
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) کار سرسری سطحی.
معادل ابجد
132