معنی سرشار

سرشار
معادل ابجد

سرشار در معادل ابجد

سرشار
  • 761
حل جدول

سرشار در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرشار در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • آکنده، انباشته، پر، سیراب، فایض، فیض، لبالب، لبریز، مالامال، مشحون، ممتلی، مملو،
    (متضاد) تهی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

سرشار در فرهنگ معین

  • (سَ) (ص مر.) لبریز.
لغت نامه دهخدا

سرشار در لغت نامه دهخدا

  • سرشار. [س َ] (نف مرکب) از: سر + شار. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). لبریز، چه شار بمعنی ریختن است. (برهان). لبریز و معنی ترکیبی آن از سر ریزنده است، چه شار بمعنی ریختن باشد. و نظیر آن آبشار است و ظاهر است چون ظرفی بمال پر میشود آنچه در آن باشد از سرش میریزد و بعضی مردم که بهر دو شین معجمه گویند خطاست. (غیاث). معنی ترکیبی آن چیزی که از سر بریزد و این کنایه از چیز بسیار چون نظاره ٔ سرشار، غفلت سرشار و خنده ٔ سرشار و گریه ٔ سرشار و مست از سر خود رفته. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

سرشار در فرهنگ عمید

  • لبریز، پر، لبالب،
فارسی به انگلیسی

سرشار در فارسی به انگلیسی

  • Ample, Brimful, Fraught, Full, Lush, Opulent, Plenteous, Plentiful, Prodigal, Profuse, Rife, Saturated, Wealthy. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

سرشار در فارسی به عربی

گویش مازندرانی

سرشار در گویش مازندرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

سرشار در فرهنگ فارسی هوشیار

فرهنگ پهلوی

سرشار در فرهنگ پهلوی

فارسی به ایتالیایی

سرشار در فارسی به ایتالیایی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید