معنی سردساز

حل جدول

سردساز

چیلر

مبرد

فارسی به انگلیسی

لغت نامه دهخدا

دماپای

دماپای. [دَ] (اِ مرکب) دستگاه خودکار برای تنظیم دما در فضای بسته. معمولاً آن را به دستگاههای گرمساز یا سردساز متصل می کنند تا با قطع یا وصل آنها دمای معینی محفوظ بماند. اساساً مبتنی بر انبساط فلزات و سیالات در اثر حرارت است. دماپای در تنظیم دمای منازل، دستگاههای خنکساز، اتوی برقی، اتومبیل، هواپیما و غیره بکار می رود. (از دایرهالمعارف فارسی).


انبیق

انبیق.[اَم ْ] (معرب، اِ) یکی از قسمتهای سه گانه ٔ قرع و انبیق، ظرفی است برای تقطیر مایعات و گرفتن عصاره و عرق. (فرهنگ فارسی معین).قسمتی از دستگاه تقطیر، قرع و انبیق از قدیم در تقطیر بکار می رفته است. ظاهراً دیوسکوریدس (قرن اول م.) اولین کسی از یونانیان است که دستگاه تقطیر را بنام آمبیکس توصیف کرده است و این لفظ در زبان عربی بصورت انبیق درآمد و لفظ آلامبیک که امروز در بعضی زبانهای اروپایی بدستگاه کامل تقطیر اطلاق می شود از لفظ عربی الانبیق گرفته شده. آلامبیک که در نزد ما در آزمایشگاهها «قرع و انبیق » نامیده می شود مرکب است از دیگی که موادی را که می خواهند تقطیر کنند در آن می ریزند و سرپوشی که روی دیگ را می پوشاند و بخارات حاصل را بوسیله ٔ لوله ای متوجه دستگاه سردساز یا ظرفی که این بخارها در آن بصورت قطرات مایع درمی آیند، می کند. در دوره ٔ اسلامی جابربن حیان و رازی و ابن عوام در باب دستگاه تقطیر بتفصیل مطالبی نوشته اند و کیمیاگران اسلامی دستگاههای تقطیر را تا حدی تکمیل کردند، دستگاه تقطیر نزد آنان مرکب از سه پارچه بوده است: قرع، انبیق وقابله. ماده ای که می خواستند تقطیر کنند در قرع حرارت می دادند و بخارات حاصل در انبیق تبدیل به مایع می شد و این مایع در ظرف موسوم به قابله گرد می آمد. (از دایره المعارف فارسی). و رجوع به قرع و انبیق شود.
- انبیق اعمی، انبیقی که میزاب ندارد. (یادداشت مؤلف).

معادل ابجد

سردساز

332

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری