معنی سربسته

لغت نامه دهخدا

سربسته

سربسته. [س َ ب َ ت َ / ت ِ] (ن مف مرکب) که سر آن استوار باشد، همچون کیسه و مشک و غیره که دهانه ٔ آن را با ریسمان یا نخ استوار ببندند تا محتوی آن بیرون نریزد. سربمهر:
آن خوشه بین چنانکه یکی خیک پرنبید
سربسته و نبرده بدو دست هیچکس.
بهرامی.
سربسته همچو فندق اشارت همی شنو
میپرس پوست کنده چو بادام کآن کدام.
خاقانی.
آفتابی چو غنچه سربسته
که نماید چو غنچه لعل و زر او.
خاقانی.
هر عروسی چو گنج سربسته
زیر زلفش کلید زربسته.
نظامی.
کوزه ٔ سربسته اندر آب زفت
از دل پرباد فوق آب رفت.
مولوی.
|| آنچه سر آن را بچسبانند که کسی بر محتوی آن وقوف نیابد، همچون نامه ٔ سربسته، پاکت سربسته:
چو سربسته شد نامه ٔ دلنواز
رساننده را داد تا برد باز.
نظامی.
بلیناس را بادگر مهتران
فرستاد و سربسته گنجی گران.
نظامی.
|| مبهم. مجمل. بدون شرح و تفصیل:
پرسم او را سؤال سربسته
تا جوابم فرستد آهسته.
نظامی.
فرستد سروشی و با او کلید
کند راز سربسته بر ما پدید.
نظامی.
سخن سربسته گفتی با حریفان
خدارا زین معما پرده بردار.
حافظ.
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته ٔ سربسته چه دانی خموش.
حافظ.
- سربسته گفتن، به اجمال گفتن. خلاصه بیان کردن: حاجب بکتغدی امیر را سربسته گفت که... (تاریخ بیهقی).
سربسته بگویم ار توانی
بردار به تیغ فکرتش سر.
ناصرخسرو.
بلندانی که راز آهسته گویند
سخنهای فلک سربسته گویند.
نظامی.
|| پوشیده. پنهان:
راز سربسته ٔ ما بین که بدستان گفتند
هر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر.
حافظ.
|| غامض. مشکل:
همه دلایل و فرهنگ را به اوست مآب
همه مسائل سربسته را از اوست بیان.
فرخی.

فارسی به انگلیسی

سربسته‌

Dubious, Implicit, Implied, Vague

فرهنگ عمید

سربسته

[مقابلِ سرباز] ویژگی آنچه سرش بسته باشد از قبیل بطری و جعبه و پاکت یا چیز دیگر،
[مجاز] پوشیده، نهفته، پنهان،
(قید) [مجاز] به طور پیچیده و مجمل: سخن سربسته گفتی با حریفان / خدا را زاین معما پرده بردار (حافظ: ۴۹۶)،

فرهنگ معین

سربسته

(~. بَ تَ یا تِ) (ص مف.) مخفی، پوشیده.

مترادف و متضاد زبان فارسی

سربسته

سربه‌مهر، مهر، ممهور،
(متضاد) سرباز، سرگشاده، پوشیده، نهان، نهفته، ناآشکار،
(متضاد) آشکار، غیرصریح، تلویحی،
(متضاد) صریح، محرمانه، سری،
(متضاد) فاش، علنی

فرهنگ فارسی هوشیار

سربسته

ضد سرباز، پوشیده و نهفته

واژه پیشنهادی

کلمات بیگانه به فارسی

تلویحا

سربسته

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

تلویحا

سربسته

معادل ابجد

سربسته

727

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری