معنی سرایه

فرهنگ معین

سرایه

(اِمص.) سرودن، (اِ.) آواز دسته جمعی، کُر. [خوانش: (سَ یَ یا یِ)]


سرایت

(مص ل.) اثر کردن، (اِمص.) اثر، تأثیر، انتقال بیماری به دیگری. [خوانش: (سَ یَ) [ع. سرایه]]


پاویون

ساختمان مخصوص است قبال و پذیرایی از مهمانان رسمی بلندپایه در فرودگاه، محل استراحت پزشکان در بیمارستان، سرایه، کوشک. (فره)،

فارسی به انگلیسی

سرایه‌

Choir, Choral, Chorale, Pavilion

فرهنگ فارسی هوشیار

سرایه

پارسی تازی گشته سرای، کاخ، دیوان در برخی از کشورهای تازی ‎ (اسم) عمل سرودن، (اسم) آواز دسته جمعی کر.

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرایه

پاویون

لغت نامه دهخدا

سرایت

سرایت. [س ِ ی َ] (ع مص) تأثیر و دررفتن واثر کردن چیزی در چیزی. (غیاث). سرایه:
نیست یک تن در این همه اطراف
کاندر او وهن را سرایت نیست.
مسعودسعد.
رجوع به سرایه شود. || درگذشتن از چیزی. (غیاث اللغات از صراح اللغه). رجوع به سرایه شود.


مسری

مسری. [م َ را](ع مص) به شب رفتن.(از منتهی الارب)(از اقرب الموارد). سرایه. سریان. و رجوع به سرایه و سریان شود. ||(اِ) راه. ج، مَساری.(یادداشت مرحوم دهخدا).

معادل ابجد

سرایه

276

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری