معنی سازمان

سازمان
معادل ابجد

سازمان در معادل ابجد

سازمان
  • 159
حل جدول

سازمان در حل جدول

  • اداره، بنگاه، تشکیلات، موسسه
  • ارگان
  • معادل فارسی ارگانیزاسیون
مترادف و متضاد زبان فارسی

سازمان در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • اداره، بنگاه، بنیاد، تشکیلات، دستگاه، موسسه، نظم و ترتیب، سروسامان، مجموعه کارمندان، پرسنل، نامه. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

سازمان در فرهنگ معین

  • مجموعه شعب و کارمندان یک اداره یا مؤسسه، تشکیلات، مجموعه هدف مندی که پیرو یک نظام است، ساختار. [خوانش: (زْ) (اِمر. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

سازمان در لغت نامه دهخدا

  • سازمان. (اِمص، اِ مرکب) تشکیلات. حالت قسمتهائی که واحد و مجموعی را برای انجام فعالیتهای خاصی تشکیل میدهند. چون: سازمان حکومتی. سازمان نظامی. سازمان برنامه ٔ هفت ساله. سازمان جوانان شیر و خورشید سرخ ایران. سازمان دفاعی. سازمان ملل متحد. سازمان بین المللی کار. سازمان خواربار و کشاورزی. سازمان تربیتی و علمی و فرهنگی. سازمان جهانی بهداشت. سازمان هواپیمائی کشوری بین المللی. سازمان جهانی هواشناسی. سازمانهای اداری. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

سازمان در فرهنگ عمید

  • مجموع کارمندان، دستگاه‌ها و شعب یک اداره یا بنگاه که به دستیاری همدیگر کارهای خود را با نظم‌وترتیب انجام بدهند، تشکیلات،
    طرز ساخت،
    نظم‌وترتیب،
    * سازمان دادن: (مصدر متعدی) نظم‌وترتیب دادن،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

سازمان در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

سازمان در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

سازمان در فارسی به عربی

  • بناء تحتی، کائن حی، منظمه
فرهنگ فارسی هوشیار

سازمان در فرهنگ فارسی هوشیار

  • تشکیلات، حالت قسمتهائی که واحد و مجموعی را برای انجام فعالیتهای خاصی تشکیل میدهند. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

سازمان در فارسی به ایتالیایی

واژه پیشنهادی

سازمان در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید