معنی ساردین

لغت نامه دهخدا

ساردین

ساردین. (فرانسوی، اِ) نوعی ماهی دریائی است از نوع «آلوز» شبیه به شاه ماهی ولی کوچک تر از آن بطول نزدیک به 25 صدم گز. موسم صید آن از خرداد تا آبان است. ساردین گذشته از آنکه بصورت تازه مصرف میشود کنسرو آن آغشته به روغن در قوطیهای سربسته ٔ آهن سفید نگهداری میشود. کنسرو ساردین از اقلام مهم تجارتی است. در برهان قاطع بصورت سردین آمده است. رجوع به سردین شود.


ساردین سازی

ساردین سازی. (حامص مرکب) تهیه ٔ ساردین. بعمل آوردن ساردین. به دست آوردن ساردین. || (اِ مرکب) کارخانه ای که در آن ماهی ساردین بصورت کنسرو و قابل نگهداری آماده میشود. رجوع به ساردین شود. صید و تهیه ساردین:
1- گستردن تورها. 2- کشیدن تورها. 3- کشتی بادبان کشیده ٔ ماهیگیران. 4- دسته ای از زورقهای ماهیگیری (تورها خارج از آب است). 5- ماهیگیران در کشاکش با امواج. 6- سربریدن ماهیها. 7- خشک کردن ماهیها. 8- سرخ کردن و پختن ماهیها. 9- سیخ مخصوص کباب کردن ماهیها. 10- پرکردن قوطیها. 11- لحیم کاری. 12- جوشاندن در اتو کلاو. 13- باربندی ماهیها.

فارسی به انگلیسی

فرهنگ معین

ساردین

[فر.] (اِ.) نک تن. انواع ماهی کوچک که به صورت کنسرو مصرف می شود.

فرهنگ عمید

ساردین

نوعی ماهی دریایی کوچک فلس‌دار به رنگ سبز تیره که زیر شکمش سفید است و بیشتر برای ساختن کنسرو صید می‌شود،

فرهنگ فارسی هوشیار

ساردین سازی

‎ به عمل آوردن ساردین تهیه ساردین، کارخانه ای که در آن ماهی ساردین به صورت کنسرو آماده شود.


ساردین

نوعی ماهی دریائی است از نوع (آلوز) شبیه به شاه ماهی ولی کوچکتر از آن بطول نزدیک به 52 صدم گز، موسم صید آن از خرداد تا آبان است

کالری خوراکی ها

کنسرو ساردین

100 گرم 208 کالری


ماهی ساردین

100 گرم 108 کالری

فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

معادل ابجد

ساردین

325

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری