معنی زیرفون

لغت نامه دهخدا

زیرفون

زیرفون. (اِ) نوعی از درخت سنجد است و آنرا ثمر و میوه نمی باشد و بیشتر در دمشق [یافت] میشود. سرد و خشک است و در قابضات بکار برند. (برهان) (آنندراج). محرف زیزفون. (فرهنگ فارسی معین). درختی بی بار و شبیه به درخت سنجد و یا درختی که به لاتینی تیلیا و به فرانسه تیلول گویند و در شام و فرنگستان فراوان و چوب آنرا که سبک و سست است در نجاری بکار می برند و گل آن معطر و از ادویه ٔ محرک و معرق و ضد تشنج و در طب بیشتر بطور مطبوخ استعمال میشود. زیزفون. نرمدار. نمدار. گاوکُهُل. کُپ. کَف. پالاد. پالاس. کاه. کدُر. کَدا. کیو. خلامور. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به جنگل شناسی ساعی و گیاه شناسی گل گلاب و زیزفون شود.


اخلامور

اخلامور. [اَ] (اِ) زیرفون. نرمدار. گاوکُهُل. پالاد. پالاس. رجوع به زیرفون شود.


کاه

کاه. (اِ) در طوالش درخت زیرفون راکاه نامند. (یادداشت مؤلف). رجوع به زیرفون شود.


کدر

کدر. [ک َ دُ] (اِ) نامی که در طوالش به زیرفون دهند. (یادداشت مؤلف). رجوع به زیرفون شود.


کیو

کیو. [وْ] (اِ) نامی است که در آستارا به زیرفون دهند. نرم دار. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به زیرفون و نرم دار شود.


کپ

کپ. [ک ُ] (اِ) نامی که در رودسر و دیلمان لاهیجان به زیرفون دهند. (یادداشت مؤلف). یکی ازگونه های زیزفون که در جنگلهای سواحل بحر خزر فراوان می روید. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به زیرفون شود.


نرمدار

نرمدار. [ن َ] (اِ) زیرفون. نرمدار نامی است که در نور و گرگان و مازندران به درخت زیرفون دهند. (یادداشت مؤلف). عذار. کپ. گاو کهل. پالاد. پالاس. کدر. کدار.کیو. (از درختان جنگلی ص 179). رجوع به نمدار شود.


کدار

کدار. [ک ُ] (اِ) نمدار. گاوکهل. کُپ. کف. کُدُر. نامی است که در طوالش به زیرفون دهند. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 179). و رجوع به نمدار شود.


زیرقون

زیرقون. (اِ) به لغت دمشق نوعی از درخت سنجد بی ثمر است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). رجوع به زیرفون و زیزفون شود. || زرقون. شنگرفی. (از دزی ج 1 ص 618). رجوع به زرقون و زرگون شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

زیرفون

نوعی از درخت سنجد است و آنرا ثمر و میوه نباشد و بیشتر در دمشق یافت میشود

فرهنگ عمید

زیرفون

زیزفون

حل جدول

زیرفون

درختی با گل های دارویی


درختی با گل های دارویی

زیرفون

انگلیسی به فارسی

linden

(گ ش) زیرفون

سوئدی به فارسی

lind

زیرفون، نمدار (تءلءاثعاع)،

معادل ابجد

زیرفون

353

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری