معنی زایمان

لغت نامه دهخدا

زایمان

زایمان. (اِمص) اسم مصدر از زاییدن است و بمعنی همان. (فرهنگ نظام) (در تداول عامه). زایش: حمام زایمان.

فارسی به انگلیسی

زایمان‌

Birth, Childbearing, Childbirth, Delivery, Labor, Maternity, Parturition

تعبیر خواب

زایمان

زایمان زایمان کردن بر آورده شدن آرزو دیدن زنی که زایمان میکند: عزاداری و یا ازدست دادن چیزی گرانبها 1ـ خواب زایمان در خواب، نشانه بدنیا آوردن کودکی سلامت است. 2ـ اگر دختری خواب ببیند زایمان می کند، نشانه آن است که از درستکاری رو بر می گردانید و به رفتاری نادرست رو می آورید. 3ـ اگر زنی شوهردار خواب ببیند کودکی به دنیا می آورد، نشانه آن است که ارثی کلان به او خواهد رسید. - لوک اویتنهاو

حل جدول

زایمان

وضع حمل

مترادف و متضاد زبان فارسی

زایمان

زایش، وضع‌حمل

فرهنگ فارسی هوشیار

زایمان

عمل زاییدن وضع حمل.

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ معین

زایمان

(اِمص.) زاییدن.

فرهنگ عمید

زایمان

زایش، عمل زاییدن،

فارسی به عربی

زایمان

فضلات، ولاده


درد زایمان

عمل


متخصص زایمان

اخصائی الولاده


پزشک متخصص زایمان

اخصائی الولاده


وابسته به زایمان

امومه

فارسی به آلمانی

درد زایمان

Belegschaft [noun]


بستر زایمان

Kindbett, Kindbett

معادل ابجد

زایمان

109

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری