معنی روز واقعه

لغت نامه دهخدا

روز واقعه

روز واقعه. [زِ ق ِ ع َ / ع ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) روز مرگ:
به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید
که میرویم به داغ بلندبالایی.
حافظ.
به خاک پای تو ای سرو نازپرور من
که روز واقعه پا وامگیرم از سر خاک.
حافظ.

حل جدول

روز واقعه

سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر در سال 1373

فیلمی با بازی لادن مستوفی


واقعه

رویداد،اتفاق،رخداد،حادثه

فرهنگ معین

واقعه

حادثه، پیش آمد، قیامت، رستاخیز. [خوانش: (قِ عِ) [ع. واقعه] (اِ.)]

واژه پیشنهادی

فرهنگ عمید

واقعه

حادثه، پیشامد،
[مجاز] قیامت،
(اسم) پنجاه‌وششمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۹۶ آیه،
[قدیمی، مجاز] مرگ،
[قدیمی] قرارگرفته و واقع‌شده در مکانی،
[قدیمی، مجاز] جنگ، پیکار،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

واقعه

رویداد، رخداد

کلمات بیگانه به فارسی

واقعه

رویداد - رخداد

مترادف و متضاد زبان فارسی

واقعه

اتفاق، پیشامد، حادثه، رویداد، سانحه، سانحه، عارضه، قضیه، ماجرا، پیکار، جنگ، رزم، کارزار، نبرد، خواب، رویا، نوم، فوت، مرگ، موت، رستاخیز، قیامت، حال، حسب‌حال، وضع، واقعات

فارسی به عربی

واقعه

حادثه

فرهنگ فارسی هوشیار

واقعه

نازله، حادثه، اتفاق، پیش آمد

معادل ابجد

روز واقعه

395

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری