رمضان. [رَ م َ] (اِخ) (شیخ...) در زمان ایلدرم بایزید منصب قضا و وزارت داشت. (حبیب السیر چ خیام ص 511).
رمضان. [رَ م َ] (اِخ) از مردم تیره و معروف به سعیی است. (از قاموس الاعلام ترکی). رجوع به سعیی و قاموس الاعلام ترکی ذیل سعیی شود.
رمضان. [رَ م َ] (اِخ) ابن محمدبن علی بن رستم بن هروز فخرالدین بن الساعاتی الخراسانی برادر بهاءالدین علی بن رستم بن الساعاتی شاعر مشهور است. وی طبیبی فاضل و ادیبی شاعر بود و به منطق و علوم حکمی معرفتی کامل داشت و خطی در غایت جودت می نوشت. طب را از رضی الدین ابی الحجاج و علوم ادبی را از تاج الدین زید الکندی فراگرفت. در علم موسیقی مهارت داشت و عود را نیکو مینواخت و بسال 618 هَ. ق. درگذشت. از آثار او حاشیه هایی است بر قانون ابن سینا و تکمله ای بر کتاب قولنج وی. از اشعار اوست:
یحسدنی قومی علی صنعتی
لاننی بینهم فارس
سهرت فی لیلی و استنعسوا
لن یستوی الدارس و الناعس.
(از معجم الادباء چ مصر جزء 4 ص 211).
رمضان. [رَ م َ] (ع اِ) ماه روزه. (از منتهی الارب). ماه نهم از ماههای قمری بین شعبان و شوال. ج، رَمَضانات، رَماضین، اَرْمِضاء، اَرْمِضه. (از اقرب الموارد). ماه صیام. و رمضان سنگ گرم است و از سنگ گرم پای روندگان می سوزد و شاید که بوقت وضع این اسم ماه صیام در شدت گرما باشد و یا مأخوذ است از رمض که بمعنی سوختن است، چون ماه صیام گناهان را می سوزد لهذا به این اسم مسمی گشت و یا آنکه مشتق از رمض است و معنی رمض سوخته شدن پای از گرمی زمین، چون ماه صیام موجب سوختگی و تکلیف نفس است. (از غیاث اللغات). ماه نهم از سال هجری قمری بین شعبان و شوال و آن ماه روزه برای مسلمانان است و نام آن در لغت قدیم ناتِق است. (از متن اللغه). ماه مبارک. شهراﷲ. (یادداشت مؤلف): شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن. (قرآن 185/2).
ماه رمضان رفت و مرا رفتن او بِه
عید رمضان آمد، المنه لله.
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 99).
ملحد گرسنه در خانه ٔ خالی بر خوان
عقل باور نکند کز رمضان اندیشد.
سعدی (گلستان چ یوسفی ص 85).
کسان که در رمضان چنگ می شکستندی
نسیم گل بشنیدند و توبه بشکستند.
سعدی.
برگ تحویل می کند رمضان
بار تودیع بر دل اخوان.
سعدی (کلیات چ مصفا ص 721).
ماه فرخنده روی برپیچید
و علیک السلام یا رمضان
سعدی (کلیات چ مصفا ص 721).
زان باده که در میکده ٔ عشق فروشند
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش.
حافظ (دیوان چ قزوینی ص 184).
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری افطار رطب در رمضان مستحب است.
شاطر عباس صبوحی.
رمضان. [رَ م َ] (اِخ) ابن عبدالمحسن ویزوی و معروف به بهشتی است. او راست: حاشیه ای بر حاشیه ٔ شرح عقاید النسفیه. (معجم المطبوعات). رجوع به بهشتی و معجم المطبوعات و قاموس الاعلام ترکی ذیل بهشتی شود.
رمضان. [رَ م َ] (اِخ) (افندی) ابن محمد الحنفی. او راست: شرحی بر شرح عقاید النسفی علامه تفتازانی. (از معجم المطبوعات).