معنی رامان

لغت نامه دهخدا

رامان

رامان. (اِخ) نام ناحیه ای است از بلاد فرس در اهواز. (از معجم البلدان ج 4).

رامان. (اِخ) نام یکی از خدایان سرزمین بابل. رجوع به تاریخ کرد تألیف رشید یاسمی ص 25 شود.

حل جدول

رامان

از خدایان بابل


چاندراسکارا ونکاتا رامان

برنده نوبل فیزیک در سال 1930 میلادی


چاندراسکارا ونکاتا رامان از هند

برنده نوبل فیزیک در سال 1930 میلادی


برنده نوبل فیزیک در سال 1930 میلادی

سی وی رامان از هند

نام های ایرانی

رامان

پسرانه، نام وزیر کیقباد پادشاه کیانی

واژه پیشنهادی

انگلیسی به فارسی

raman microprobe

ریز کاونده رامان


raman micropore

ریز منفذ رامان


laser raman spectroscopy

طیف بینی رامان لیزری


Raman spectrometer , laser Rama spectrometer

طیف سنج رامان، طیف سنج رامان لیزری طیف سنجی که در آن لیزر موج پیوسته به عنوان منبع تحریک عمل می ند. معمولاً از لیزر هلیم - نئون که در 0/6328m کار میکند، استفاده می شود.


Raman scattering

پراکندگی رامان پراکندگی نور با مولکولهای گازها، مایعات و جامدات شفاف، پراکندگی رامان در نتیجه بسامد تابش التهابی به دلیل واکنش این تابش با مولکولها ایجاد می شود. از این پدیده برای مطالعه ساختار ملکولی مواد استفاده می شود.

برق و الکترونیک

Raman Scattering

پراکندگی رامان، پراکندگی نور با مولکولهای گازها، مایعات و جامدات شفاف، پراکندگی رامان در نتیجه بسامد تابش التهابی به دلیل واکنش این تابش با مولکولها ایجاد می شود، از این پدیده برای مطالعه ساختار ملکولی مواد استفاده می شود

معادل ابجد

رامان

292

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری