معنی رازنگه‌دار

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

رازنگهدار

رازپوش، رازدار، سرنگهدار، محرم،
(متضاد) پرده‌در

فرهنگ عمید

رازدار

کسی که رازی را حفظ می‌کند، رازبان، رازنگه‌دار، سِرنگه‌دار،
کسی که رازی دارد، دارای راز،


پرده پوش

رازپوش، رازدار، رازنگه‌دار: تو را خامشی ای خداوند هوش / وقار است و نااهل را پرده‌پوش (سعدی۱: ۱۵۵)،
آن‌که جرم ‌و گناه کسی را نادیده بگیرد،

معادل ابجد

رازنگه‌دار

488

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری