معنی دیواره

دیواره
معادل ابجد

دیواره در معادل ابجد

دیواره
  • 226
حل جدول

دیواره در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

دیواره در مترادف و متضاد زبان فارسی

لغت نامه دهخدا

دیواره در لغت نامه دهخدا

  • دیواره. [دی رَ / رِ] (اِ) کنار برافراشته و بالا آمده ٔ از هرچیز. (ناظم الاطباء). چیزی چون دیوار. مانند دیوار. شبیه به دیوار. کنار برآمده ٔ ظروف و غیره چون دیواره کاسه، دیواره ٔ طشت، دیواره ٔ کشتی، دیواره ٔ چاه، دیواره ٔ کرجی. (یادداشت مؤلف).
    - دیواره ٔ بینی. (یادداشت مؤلف). دیواره ٔ کوتاه. حجاب بین منخرین. وتره. رجوع به بینی شود. توضیح بیشتر ...
  • دیواره. [دی رِ] (اِخ) دهی است از دهستان ذهاب بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین در یک هزارگزی باختر سرپل ذهاب کنار شوسه ٔ قصرشیرین با 105 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ الوند است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

دیواره در فرهنگ عمید

  • دیوارمانند، مانند دیوار، هرچیزی که شبیه دیوار باشد،
فارسی به انگلیسی

دیواره در فارسی به انگلیسی

  • Dividers, Division, Parapet, Partition, Purdah, Screen, Wall
فارسی به ترکی

دیواره در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

دیواره در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

دیواره در فرهنگ فارسی هوشیار

  • کنار برافراشته و بالا آمده از هر چیز
فارسی به آلمانی

دیواره در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید