معنی دکترین

لغت نامه دهخدا

دکترین

دکترین. [دُ] (فرانسوی، اِ) نظریه. اندیشه. فکر. (فرهنگ فارسی معین).


منرو

منرو. [م ُ رُ] (اِخ) مونروئه. دولت مرد امریکائی (1758-1831م.) که از سال 1817 تا 1825 رئیس جمهوری ممالک متحده ٔ امریکا بود و اشتهارش بر این است که در سال 1823 م. نظریه ٔ خود را که قطع مداخله در امور امریکائیان بوسیله ٔ اروپائیان و امریکائیان در امور اروپائیان بود اعلام کرد که به دکترین منرو شهرت یافت. (از لاروس).

فرهنگ عمید

دکترین

نظریه،

فرهنگ معین

دکترین

(دُ تُ رِ یْ) [فر.] (اِ.) نظریه، فکر، اندیشه.

حل جدول

دکترین

نظریه


نظریه

دکترین


نظریه سیاسی

دکترین

فرهنگ فارسی هوشیار

دکترین

عقیده، رای، نظریه، فکر


دیالکتیکال دکترین

انگلیسی افراه کرویزکانه


دکترین دوژوژمان

فرانسوی افراه داوری

واژه پیشنهادی

انگلیسی به فارسی

monroe doctrine

دکترین مونرو


doctrine

تز، دکترین

نظریه، دکترین، اصل، قاعده

معادل ابجد

دکترین

684

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری