معنی دوستار

دوستار
معادل ابجد

دوستار در معادل ابجد

دوستار
  • 671
حل جدول

دوستار در حل جدول

لغت نامه دهخدا

دوستار در لغت نامه دهخدا

  • دوستار. (نف مرکب) دوستدار. (آنندراج). دوست دارنده و دوست و رفیق و خیرخواه از روی محبت و عشق. (از ناظم الاطباء). مخفّف دوستدار و آن خود مخفف دوست دارنده است. آنکه دوست دارد. محب. طرفدار. خواهان. سابقاً در مکاتبات با سفارتخانه ها بجای بنده و ارادتمند دوستار می نوشتند. (از یادداشت مؤلف):
    هر آن کس که باشد مرا دوستار
    چنانم من او را چو پروردگار.
    فردوسی.
    هراسان بود مردم سخت کار
    که او را نباشد کسی دوستار.
    فردوسی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

دوستار در فرهنگ عمید

فارسی به انگلیسی

دوستار در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

دوستار در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

دوستار در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید