معنی دنو

لغت نامه دهخدا

دنو

دنو. [دُ ن ُوو] (ع اِمص) قرب. نزدیکی. (آنندراج) (غیاث). || خویشی و قرابت. (منتهی الارب).

دنو.[دُ ن ُ و و] (ع مص) نزدیک شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (دهار) (غیاث). نزدیک آمدن. (تاج المصادر بیهقی). اِدّناء. (المصادر زوزنی). رجوع به ادناء شود.


زحب

زحب. [زَ] (ع مص) نزدیکی. نزدیک شدن. دنو. (از اقرب الموارد).


دناة

دناه. [دَ] (ع مص) ناکس شدن. (از المصادر زوزنی چ بینش ص 93). و رجوع به دنو و دناوه شود.


متدنی

متدنی. [م ُ ت َ دَن ْ نی] (ع ص) اندک اندک نزدیک شونده، مأخوذ از دنو. (آنندراج). کسی که اندک اندک نزدیک شود. (ناظم الاطباء). و رجوع به تدنی شود.


حبو

حبو. [ح ُ ب ُوو] (ع مص) دنو. نزدیکی. نزدیک شدن: حبوت للخمسین، سال من نزدیک پنجاه است. || حبو شراسیف، دراز شدن و متصل گردیدن استخوانهای پهلو. || حبو اضلاع به صلب، پیوستن استخوانهای پهلوبه پشت. || حبو سیل، نزدیک شدن بعض آن به بعض. || بر دست و شکم رفتن. || حبو سفینه؛ روان شدن کشتی. || حبو مال، بر زمین ماندن شتران و ایستادن نتوانستن از لاغری. || پیش آمدن چیزی کسی را. (از منتهی الارب).


میاط

میاط. (ع مص) مزاجره. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب). از هم دور شدن، وقعالقوم فی هیاط و میاط؛ ای فی دنو و تباعد. (ازناظم الاطباء). در اضطراب و رفت و آمد. (از اقرب الموارد). و رجوع به مزاجره شود. || دور کردن. (منتهی الارب) (آنندراج). || دفع کردن و زجر نمودن کسی را. (از ناظم الاطباء). دفع و زجر کردن. (یادداشت مؤلف). زجر کردن. || خمیدن. سپسایگی بازگشتن. (منتهی الارب) (آنندراج). میل کردن از کسی و پشت کردن و سپسایگی بازگشتن. (از ناظم الاطباء). || سخت راندن در بازگشت از آبخور. (ناظم الاطباء). سخت راندن وقت بازگردانیدن از آبخور. (منتهی الارب) (از آنندراج). خلاف هیاط. (منتهی الارب).

حل جدول

دنو

نزدیک شدن


نزدیک شدن

دنو


شهرروسیه

سامارا، سوچی، مسکو، ایان، کالینین گراد، سن پترزبورگ، ولگاگراد، کازان، نیژنی نووگورود، سارانسک، روستوف، نا دنو

فرهنگ فارسی هوشیار

دنو

(مصدر) نزدیک شدن نزدیک بودن.

فرهنگ معین

دنو

(دُ نُ) [ع.] (مص ل.) نزدیک شدن، نزدیک بودن.

فرهنگ عمید

دنو

نزدیک شدن،
نزدیک بودن،

فرهنگ فارسی آزاد

دنو

دُنُوّ، (دَنا-یَدنُو) نزدیک شدن- نزدیک بودن (در فارسی بمعنی پستی و حقارت و ذلّت مصطلح است همانکه در عربی دُنُوء و دَنُوء می باشد)


دنائت-دنو

دَنائَت-دُنوّ، (دَنَأَ- یَدنَأُ و دَنُوءَ- یَدنُوءُ) پست و حقیر شدن- خوار و ذلیل گشتن- ضعیف و زبون

معادل ابجد

دنو

60

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری