معنی دنو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دنو.[دُ ن ُ و و] (ع مص) نزدیک شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (دهار) (غیاث). نزدیک آمدن. (تاج المصادر بیهقی). اِدّناء. (المصادر زوزنی). رجوع به ادناء شود.

دنو. [دُ ن ُوو] (ع اِمص) قرب. نزدیکی. (آنندراج) (غیاث). || خویشی و قرابت. (منتهی الارب).

فرهنگ معین

(دُ نُ) [ع.] (مص ل.) نزدیک شدن، نزدیک بودن.

فرهنگ عمید

نزدیک شدن،
نزدیک بودن،

حل جدول

نزدیک شدن

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) نزدیک شدن نزدیک بودن.

فرهنگ فارسی آزاد

دُنُوّ، (دَنا-یَدنُو) نزدیک شدن- نزدیک بودن (در فارسی بمعنی پستی و حقارت و ذلّت مصطلح است همانکه در عربی دُنُوء و دَنُوء می باشد)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر