معنی دندان‌ها

حل جدول

دندان‌ها

اسنان


اصلاح بی‌نظمی دندان‌ها- شاخه‌ای از دندان‌پزشکی

ارتودنسی


ارتودنسی

اصلاح بی‌نظمی دندان‌ها، شاخه‌ای از دندان‌پزشکی

فارسی به آلمانی

دندانها

Zähne (pl)

انگلیسی به فارسی

teeth

 دندان‌ها (جمع tooth) ‏

فرهنگ عمید

سواک

چوبی که به دندان‌ها بمالند و با آن دندان‌ها را پاک کنند، مسواک،


دگدگ

صدای برهم خوردن دندان‌ها از شدت سرما،


قرچ قرچ

صدای ساییدن دندان‌ها به هم، قرچ‌قروچ، دندان‌قروچه،


دندان درد

دردی که در یکی از دندان‌ها پیدا شود، درد دندان،


دندان شو

دندان پاک‌کن، آلتی که با آن دندان‌ها را می‌شویند، مسواک،


دندان افریز

سیخ باریک که با آن لای دندان‌ها را پاک کنند، دندان‌کاو، خلال،


مسواک

وسیله‌ای با الیاف انعطاف‌پذیر در یک سر آن، برای تمیز کردن دندان‌ها،


قعقعه

صدایی که از حرکت دادن چیزی خشک برخیزد،
صدای برخورد اسلحه،
صدای دندان‌ها هنگام خاییدن چیزی،


دندان کروچه

فشرده شدن و ساییده شدن دندان‌ها به یکدیگر و صدا کردن آن‌ها از شدت خشم و غضب یا درد و عذاب،
(پزشکی) تشنج در عضلات فک به‌سبب درد و مرضی در موقع خواب که باعث به‌هم سوده شدن دندان‌ها و صدا کردن آن‌ها می‌شود،


پیوره

از بیماری‌های دهان و دندان که در آن لثه‌ها عفونت می‌کند و دندان‌ها خراب و ریشۀ آن‌ها سست می‌شود،

معادل ابجد

دندان‌ها

115

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری