معنی دلیله

دلیله
معادل ابجد

دلیله در معادل ابجد

دلیله
  • 79
حل جدول

دلیله در حل جدول

لغت نامه دهخدا

دلیله در لغت نامه دهخدا

  • دلیله. [دَ ل َ] (اِخ) (به معنی معشوق) زنی زانیه بود که در وادی سورق که در قسمت سبط یهودا نزدیک به حدود فلسطین واقع بود، سکونت می داشت. و هم او سبب شد که شمشون بدست دشمنانش گرفتار شود. (قاموس کتاب مقدس). زنی روسپی که شمشون عاشق او بود و فلسطینیان با پول او را فریفتند که راز نیروی شمشون را کشف کند. دلیله دریافت که قوت وی در موهای بلند اوست، موهایش را قطع کرد و شمشون بدست دشمنان افتاد. (از دائرهالمعارف فارسی). توضیح بیشتر ...
نام های ایرانی

دلیله در نام های ایرانی

  • دخترانه، معشوقه، نام زنی که سبب گرفتار شدن شمشون شد
فرهنگ فارسی هوشیار

دلیله در فرهنگ فارسی هوشیار

  • مونث دلیل گواه روشن پروهان
فرهنگ فارسی آزاد

دلیله در فرهنگ فارسی آزاد

  • دَلیلَه، مؤنّث دلیل با همان معانی- برهان واضح- راه واضح (جمع:دَلائِل). توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید