معنی دریچه

دریچه
معادل ابجد

دریچه در معادل ابجد

دریچه
  • 222
حل جدول

دریچه در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

دریچه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • پادگانه، پنجره، دربچه، روزن، روزنه، گیشه
فرهنگ معین

دریچه در فرهنگ معین

  • در کوچک، پنجره. [خوانش: (دَ چِ) (اِمصغ.)]
لغت نامه دهخدا

دریچه در لغت نامه دهخدا

  • دریچه. [دَ چ َ / چ ِ] (اِ مصغر) درچه. صاحب غیاث اللغات گوید: به معنی در کوچک و همین شهرت دارد، مگر در زیاده بودن یای تحتانی تأمل است لیکن اکثر استادان دریچه به زیادت یاء تحتانی آورده اند و غالب ظن آن است که دریچه در اصل دریزه بود که زای معجمه را به جیم فارسی بدل کردند و دریزه مرکب است از لفظ در و لفظ یزه به معنی خرد و کوچک، پس دریزه به معنی دروازه ٔ کوچک باشد و بعضی دریچه نوشته اند به بای موحده و این خالی از غرابت نیست. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

دریچه در فرهنگ عمید

  • در کوچک، پنجرۀ خانه،
    روزن،
    * دریچهٴ اطمینان: سوراخ و دریچه‌ای که در بعضی از ماشین‌ها ساخته می‌شود تا هر وقت بخار ماشین زیاد شود و خطر انفجار باشد خودبه‌خود باز شود و بخار زاید را خارج سازد،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

دریچه در فارسی به انگلیسی

  • Aperture, Hatch, Hatchway, Light, Port, Valve
فارسی به ترکی

دریچه در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

دریچه در فارسی به عربی

  • اختناق، اغلاق، صمام، غطاء، فتحه، کوه، نافذه
گویش مازندرانی

دریچه در گویش مازندرانی

  • پنجره ی کوچک ۲اشکوب
فرهنگ فارسی هوشیار

دریچه در فرهنگ فارسی هوشیار

فارسی به ایتالیایی

دریچه در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

دریچه در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید