معادل ابجد
دروازه در معادل ابجد
دروازه
- 223
حل جدول
دروازه در حل جدول
- باب، در بزرگ، قاپو
- دربزرگ، درب، قاپو، باب
- قاپو
مترادف و متضاد زبان فارسی
دروازه در مترادف و متضاد زبان فارسی
- باب، در، درب، قاپو
فرهنگ معین
دروازه در فرهنگ معین
- در بزرگ، درب، جایی در دو سوی میدان فوتبال و برخی بازی های دیگر که بازیکنان می کوشند توپ را در آن وارد کنند. [خوانش: (دَ زِ) (اِمر. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا
دروازه در لغت نامه دهخدا
-
دروازه. [دَرْ زَ / زِ] (اِ مرکب) ترجمه ٔ باب. (آنندراج) (ناظم الاطباء). مطلق «در» در تداول:
ز دروازه بیرون نهادند پای
زبان بسته از گفته هر یک بجای.
فردوسی.
دروازه ٔ سرای ازل دان سه حرف عشق
دندانه ٔ کلید ابد دان دو حرف لا.
خاقانی.
گر از نعلش هلال اندازه گیرد
فلک را حلقه در دروازه گیرد.
نظامی.
ده نه و دروازه ٔ دهقان زده
ملک نه و تخت سلیمان زده.
نظامی.
تا هوا تازه ست ایمان تازه نیست
کاین هوا جز قفل آن دروازه نیست. توضیح بیشتر ...
-
دروازه. [دَرْ زَ] (اِخ) نام حصاری در سرحد روم. (آنندراج) (غیاث):
بانگ گشاددر او دمبدم
رفته به دربند و به دروازه هم.
امیرخسرو (در تعریف قصر، از آنندراج). توضیح بیشتر ...
- دروازه. [دَرْ زَ] (اِخ) دهی است ازدهستان بیات بخش نوبران شهرستان ساوه واقع در یکهزار و هفتصد گزی شمال باختری نوبران. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). توضیح بیشتر ...
- دروازه. [دَرْ زَ] (اِخ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاه. واقع در 17 هزارگزی جنوب باختری سنقر و 12 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ سنقر - کرمانشاه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
دروازه در فرهنگ عمید
-
در بزرگ،
در شهر،
در قلعه،
(ورزش) چهارچوبی دارای دو تیرک عمودی و یک تیرک افقی که بر روی آن تور انداخته باشند،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی
دروازه در فارسی به انگلیسی
- Barbican, Entrance, Entry, Gate, Portal
فارسی به ترکی
دروازه در فارسی به ترکی
فارسی به عربی
دروازه در فارسی به عربی
گویش مازندرانی
دروازه در گویش مازندرانی
- در بزرگ حیاط، در ورودی خانه
فرهنگ فارسی هوشیار
دروازه در فرهنگ فارسی هوشیار
- در بزرگ، در قلعه
اصطلاحات سینمایی
دروازه در اصطلاحات سینمایی
- دو یا چند لنگه دروازه که روی لامپ نوردهی نصب می شود و کار آن جهت دادن به نور، خلق سایه و جلوگیری از تابش مستقیم نور به عدسی دوربین فیلم برداری است. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید