معنی داداش

لغت نامه دهخدا

داداش

داداش. (اِ) در زبان عامه برادر. (ظاهراً ترکی است). خطابی که برادران و خواهران کهتر برادرِ مهتر را کنند و گاه تفخیم را «خان داداش » گویند. || خطابی مرد را آنگاه که نام وی ندانند. || خطابی مخاطب مرد را قصد تحقیری علی الظاهر.

فارسی به انگلیسی

مترادف و متضاد زبان فارسی

داداش

اخوی، برادر، دادر، کاکا،
(متضاد) باجی، خواهر

فرهنگ عوامانه

داداش

به معنی برادر است.

فرهنگ معین

داداش

[تر.] (اِ.) برادر.

فرهنگ فارسی هوشیار

داداش

برادر

تعبیر خواب

برادر داداش

برادر: سود و فایده برادری در حال مرگ: آینده ای متلاطم دیدار و یا ترک او: پیشامدی خوش یمن 1ـ اگر برادر خود را در حالی که مسرور است، در خواب ببینید، نشانه آن است که موجب خوشبختی و پیروزی برادر خود خواهید شد. - لوک اویتنهاو

گویش مازندرانی

داش

برادر – داداش – مخفف داداش

معادل ابجد

داداش

310

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری