معنی دائما
فرهنگ عمید
همیشه، پیوسته، همهوقت،
حل جدول
همیشه، پیوسته، همه وقت
همیشه و پیوسته
دائما
دائما، دمادم، مدام، جاوید
همیشه وپیوسته
همواره، هماره، دائما، دمادم، مدام، جاوید
فارسی به انگلیسی
Consistently, Constantly, Continually, Permanently, Perpetually, Regularly
عربی به فارسی
همواره , همیشه , پیوسته , همه وقت
ترکی به فارسی
همیشه
فرهنگ فارسی هوشیار
پیوسته، روز و شب، مدام
انگلیسی به فارسی
دائما مزاحم شدن واذیت کردن
constancy
پیوسته، دائما، ثبات، ثابت بودن
oft recurring statement
گزاره ی دائما در حال تکرار
معادل ابجد
46