معنی خوردنی‌ها

حل جدول

فرهنگ عمید

چر

چریدن
چرنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): علف‌چر،
غذا خوردن انسان، چشیدن و خوردن انواع خوردنی‌ها،


قاشق

ابزاری چوبی، فلزی، یا پلاستیکی با دستۀ بلند و سطح مقعر دایره‌ای یا بیضی‌شکل که برای خوردن، هم‌زدن و برداشتن خوردنی‌ها به کار می‌رود، چمچه،


لوت

غذا، طعام، طعمه، خورش، خوردنی: لوت خوردند و سماع آغاز کرد / خانقه تا سقف شد پر‌دود و گرد (مولوی: ۲۱۴)،
* لوت‌و‌پوت: [قدیمی] انواع خوردنی‌ها و طعام‌ها،


صافی

ظرفی با سوراخ‌های ریز که در آن برخی از خوردنی‌ها را صاف می‌کنند یا آب آن‌ها را می‌گیرند،
هر نوع ابزاری که به‌وسیلۀ آن مایعی را صاف می‌کنند،


سفره

تکه‌ای مربع یا مستطیل از جنس پارچه یا پلاستیک که روی میز یا زمین می‌گسترانند و خوردنی‌ها را در آن می‌چینند، خوان،
توشه‌دان مسافر،
[قدیمی] طعام و توشه،
* سفرهٴ رنگین: [مجاز] سفره‌ای که بر آن غذاهای گوناگون باشد،

معادل ابجد

خوردنی‌ها

876

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری