معنی خلعت
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(خِ عَ) [ع. خلعه] (اِ.) جامه دوخته که بزرگی به کسی بخشد. ج. خِلَع.
فرهنگ عمید
لباس یا پارچهای که خانوادۀ داماد به عروس یا خانوادۀ او هدیه میدهند،
[مجاز] کفن،
[قدیمی] جامۀ دوخته که از طرف شخص بزرگ به عنوان جایزه یا انعام به کسی داده شود،
[قدیمی] هدیه، پاداش،
[قدیمی] لباس،
حل جدول
جامه پیشکشی
مترادف و متضاد زبان فارسی
انعام، تشریف، جامهبخششی، جایزه، هدیه، کفن، لباس
تعبیر خواب
محمدبن سیرین گوید: خلعت به خواب دیدن، چون پاکیزه و نیکو بود، دلیل بر عزت یافتن و مرتبت و ریاست و مملکت و زن و کنیزک بود و حکم و تاویلش به قدر و قیمت خلعت دهنده بود. ابراهیم کرمانی گوید: اگر بیند پادشاهی خلعت بدو داد، دلیل که از سلطان به قدر آن مال و نعمت یابد. اگر بیند عالمی او را خلعت داد، دلیل است که از آن عالم او را علم حاصل شود. حضرت امام جعفر صادق فرماید: اگر کسی بیند خلعت او جامه کرباس بود و نیکو و سفید یا سبز بود، دلیل که عز و جاه دنیا و عقبی یابد. اگر بیند خلعت او از دیبا یا جامه ابریشمین بود، دلیل که عزت و نعمت دنیائی بیابد. -
لعت به خواب دیدن، چون پاکیزه و نیکو بود، دلیل بر عزت یافتن و مرتبت و ریاست و مملکت و زن و کنیزک بود و حکم و تاویلش به قدر و قیمت خلعت دهنده بود. - محمد بن سیرین
اگر بیند پادشاهی خلعت بدو داد، دلیل که از سلطان به قدر آن مال و نعمت یابد. اگر بیند عالمی او را خلعت داد، دلیل است که از آن عالم او را علم حاصل شود. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
اگر کسی بیند خلعت او جامه کرباس بود و نیکو و سفید یا سبز بود، دلیل که عز و جاه دنیا و عقبی یابد. اگر بیند خلعت او از دیبا یا جامه ابریشمین بود، دلیل که عزت و نعمت دنیائی بیابد. - امام جعفر صادق علیه السلام
فرهنگ فارسی هوشیار
جامه و جز آن که بزرگی بر کسی بپوشاند
فرهنگ فارسی آزاد
خِلعَت، جامه یا شال مُزَیَّنی که بعنوان جایزه یا هدیه در تقدیر و تشویق به کسی عطا می کردند،
معادل ابجد
1100