معنی جنایتکار
فرهنگ واژههای فارسی سره
تبهکار
مترادف و متضاد زبان فارسی
آدمکش، تبهکار، جانی، قاتل
فارسی به انگلیسی
Criminal
جنایتکار(حقوق)
Felon
جنایتکار جنگی
War Criminal
جنایتکار روانی
Psychopath
گروه جنایتکار (خودمانی)
Mob
فارسی به عربی
مجرم
حل جدول
فارسی به آلمانی
Kriminal, Verbrecher (m), Verbrecherisch
واژه پیشنهادی
جانیه
معادل ابجد
685