معنی جفت

جفت
معادل ابجد

جفت در معادل ابجد

جفت
  • 483
حل جدول

جفت در حل جدول

  • همسر، زوج
  • زن و شوهر
  • همسر، زن و شوهر، زوج
فرهنگ معین

جفت در فرهنگ معین

  • زوج، دو عدد از یک چیز، زن و شوهر، همسر، همتا، همانند، همراه، همدم. [خوانش: (~. ) [په. ] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
  • (جُ) (اِ. ) عضوی عروقی که در هنگام بارداری، از طریق بند ناف مواد لازم را به جنین رسانده و مواد دفعی را می گیرد. توضیح بیشتر ...
  • (جَ) (اِ.) = جفته. چفته: نک چفت.
فرهنگ عمید

جفت در فرهنگ عمید

  • چَفت
  • واحد شمارش برخی چیزهایی که به‌صورت دوتایی کاربرد دارد: یک جفت جوراب،
    دو عدد از چیزی یا کسی،
    (صفت) [مقابلِ طاق] زوج،
    زن یا شوهر، همسر،
    دو حیوان نروماده که با یکدیگر جفت‌گیری می‌کنند،
    (صفت) [عامیانه، مجاز] دو چیز برابر و مانند هم: دوقلوها جفت هم بودند،
    (صفت) همانند، نظیر،
    (زیست‌شناسی) عضو عروقی و اسفنجی که در دوران آبستنی داخل رحم پستانداران تشکیل می‌شود و توسط بند ناف به جنین اتصال دارد و اکسیژن و مواد غذایی به جنین می‌رساند و مواد دفعی جنین را دفع می‌کند. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

جفت در فارسی به انگلیسی

  • Double, Doublet, Duplicate, Conjugate, Couple, Duo, Even, Twin, Match, Pair, Partner, Sister, Tannin, Twosome, Engaged. توضیح بیشتر ...
فارسی به ترکی

جفت در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

جفت در فارسی به عربی

  • زوج، صاحب، ضعف، فریق، مباراه
گویش مازندرانی

جفت در گویش مازندرانی

  • جفت رحم پس از زایمان، جفت، مقابل طاق
  • چوبی که به گردن گاو اندازند و به خیش متصل باشد، دو گاو نری. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

جفت در فرهنگ فارسی هوشیار

  • جماعت مردم، عدد بسیار، همه زوج، مقابل فرد، دوتای، دو تا، دو لنگه زوج، مقابل فرد، دوتای، دو تا، دو لنگه. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

جفت در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

جفت در فارسی به آلمانی

واژه پیشنهادی

جفت در واژه پیشنهادی

  • کاسه ی میوه بلوط
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید