معنی جرانداختن

فرهنگ فارسی هوشیار

جرانداختن

(مصدر) جرانداختن کسی را. بغضب آوردن او را اوقات ویرا تلخ کردن: ((فلانی از بس بیهوده اصرار کرد جرم انداخت. )) (یکی بود یکی نبود) .

حل جدول

جرانداختن

باعث جرشدن.


باعث جرشدن.

جرانداختن

فرهنگ عوامانه

جرانداختن

باعث جرشدن است.

معادل ابجد

جرانداختن

1309

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری