معنی جداشدن
حل جدول
فارسی به عربی
جزء، معارضه
فرهنگ فارسی هوشیار
مترادف و متضاد زبان فارسی
فرانسوی به فارسی
جزء , قطعه , پاره , جدا کردن , جداشدن.
اسپانیایی به فارسی
جزء، قطعه، پاره، جدا کردن، جداشدن.
سوئدی به فارسی
جزء، قطعه، پاره، جدا کردن، جداشدن،
ha olika mening-avvika
اختلا ف عقیده داشتن، جداشدن، نفاق داشتن،
معادل ابجد
362