معنی جانشین هندل
حل جدول
استارت
هندل
استارت قدیمی ماشین
سوییچ اهرمى خودروها بود
جانشین
آلترناتیو
اخلاف، نایب مناب
نایب مناب
نائب، بدل، جایگزین، خلیفه، قائم مقام، وارث، ولیعهد
عوض
قائم مقام
وصی
نایبمناب
بدیل
نایب، وصی
لغت نامه دهخدا
هندل. [هََ دَ] (اِ) نامی است که در آستارا به درخت تمشک دهند. (یادداشت مؤلف). رجوع به تمشک شود.
هندل. [هَِ دِ] (انگلیسی، اِ) میله ای است آهنی که در طول آن دو زاویه ٔ قائمه تشکیل شده و در سر بازوی بلند آن گیره ای تعبیه شده که به محور پروانه ٔ اتومبیل بند میشود و با گرداندن هندل پروانه به گردش درمی آید. این وسیله در اتومبیل های جدید به کار نمیرود. اصل کلمه در انگلیسی به فتح اول تلفظ میشود.
هندل. [هََ دِ] (اِخ) گئورگ فریدریش. متولد 1685 و متوفی به سال 1759 م. موسیقی دان معروف آلمانی است. وی با اینکه پدرش اصرار داشت پزشک شود، به موسیقی علاقه نشان داد و مدتی در کلیسا نوازنده ٔ ارگ بود. در سال 1705 م. نخستین اپرای خود را به نام آلمیرا نوشت و دو سال پس ازآن به ایتالیا عزیمت کرد و در آنجا اپرای رودریگو را عرضه کرد و پس از آن چند اپرا و آهنگ معروف دیگر ساخت و به ریاست موزیک مخصوص دوک شاندوس و سرپرستی آکادمی موزیک امپراطوری رسید و در پایان عمر در انگلستان زیست و بر روی هم بیشتر عمر خود را در شهرت و محبوبیت و همراه با مقام ارجمند گذرانید. (از وبستر).
هندل آباد
هندل آباد. [هََ دِ] (اِخ) دهی است از بخش حومه و ارداک شهرستان مشهد. دارای 536 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و کار دستی مردم آن قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف و متضاد زبان فارسی
بدل، جایگزین، خلف، خلیفه، عوض، قائممقام، نایب، وارث، ولیعهد
معادل ابجد
503