معنی تیرهروز
مترادف و متضاد زبان فارسی
بداقبال، بدروزگار، سیهروز، شوربخت، مفلوک،
(متضاد) خوشاقبال، خوشبخت
ستارهسوخته
بدبخت، تیرهروز، نگونبخت
خدازده
بدبخت، بیچاره، تیرهروز، بینوا، نگونبخت،
(متضاد) خداداده
سیهبخت
تیرهروز، بیطالع، بدبخت، سیاهبخت، دختر مسن مجرد
شوربخت
بداقبال، بدبخت، بدطالع، تیرهروز، سیهروز، کوربخت،
(متضاد) خوشبخت
تیرهبخت
بدبخت، تیرهبخت، تیرهروز، سیهروز، سیاهبخت، شوربخت، مفلوک،
(متضاد) خوشبخت
حل جدول
شوربخت
بدبخت- تیرهروز
شوربخت
تیرهروز و بیسعادت
بخت برگشته
سیهروزگار
تیرهروز
شوربخت
بدبخت، تیرهروز
شقی
بدبخت و تیرهروز
فرهنگ عمید
تیرهروز، بدبخت،
ظالم، ستمکار،
تبه روزگار
بد روزگار، پریشانروزگار، بدبخت، تیرهروز،
ظالم، ستمکار،
پریشان روزگار
تیرهروز، کسی که زندگانی خوشی ندارد، تبهروزگار،
بدحال،
تنگدست،
معادل ابجد
828