معنی تپو
لغت نامه دهخدا
تپو. [ت َ] (اِ) مخفف لفظ تاپو است که بمعنی خمره ٔ گلی است. (فرهنگ نظام):
گرچه بخروار مرا هست فضل
نیست ز دانگانه مرا یک تپو.
کمال اسماعیل (از فرهنگ نظام).
تپ تپو
تپ تپو. [ت َ ت َ] (اِ) بیماریی است که در خواب از گرانی غذا حاصل شود و به عربی کابوس گویند. (لغت محلی شوشتر). || نان تنکی را که بر تاوه پزند. (لغت محلی شوشتر).
گویش مازندرانی
فرهنگ عمید
تاپو
معادل ابجد
408